جانفشانی در سکوت؛ روایت بیادعا از قهرمانان خاموش میدانهای حادثه

در هنگامهای که شعلههای حریق سقف خانهای را میبلعد، در لحظهای که انفجار دیواری را از جا میکَند، در لحظاتی که خودرویی واژگون میشود یا دیواری فرو میریزد و احتمال دفن جان انسانی زیر آوار میرود، نخستین کسانی که بیهیاهو و بیتظاهر، دل به دل حادثه میسپارند، آتشنشانانی هستند که بیهیچ ادعا، در دل خطر قدم میگذارند.
در هر نوع حادثهای، چه آتشسوزی مهیبی در طبقات یک ساختمان، چه انفجار ناگهانی یک منزل مسکونی، چه انحراف مرگبار یک خودرو در جاده، یا حتی ریزش دیوارهای فرسوده و متروکه، این آتشنشان است که بیدرنگ وارد صحنه میشود؛ نه برای دیده شدن، که برای نجات دادن. او پیش از هر مقام و منصبی، پیش از آنکه دوربینی روشن شود یا تریبونی مهیا، جان خود را پیشکش امنیت دیگران میکند.
در این روزگار که برخی با واژگان پرطمطراق، خود را خدمتگزار مردم میخوانند اما در بزنگاههای واقعی، فقط در قاب تصویر حاضرند؛ آتشنشان، قهرمان بیتابلوییست که در میدانهای خطر، تنها با لباس کار و دستانی خاکآلود شناخته میشود. او در پی هیچ تقدیر رسمی نیست؛ تنها پاداشش، تپش دوبارهی قلبیست که از دل دود یا زیر آوار بیرون کشیده میشود.
جامعهای که امنیت و سلامت خود را مرهون چنین سربازان بینام و نشانِ خدمت است، باید قدرشناس باشد؛ نه با شعار، که با ساختن زیرساختهای حمایتی، تجهیز مناسب، و پاسداشت کرامت انسانی آنها. اینان حافظان حیاتاند، در خط مقدم مخاطرات، بیآنکه سودای سیاست یا شهرت در سر داشته باشند.
اینان شعله را مهار میکنند، نه برای عکس یادگاری؛ جان مینهند، نه برای شعار. و اگر هنوز صدای آژیر امیدی در این شهر شنیده میشود، از پژواک گامهای اینان است که بیادعا بهسوی خطر میروند، تا زندگی بماند.
کیوان دارابخانی
برچسب ها :آتشنشانی و ایمنی شهری ، جانفشانی بیادعا ، حوادث شهری و امدادرسانی ، قهرمانان گمنام ، نجات در بحرانها
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰