تاریخ انتشار : دوشنبه 19 خرداد 1404 - 10:44
کد خبر : 6932

فصل کوچ‌های اجباری، مستأجران، بی‌پناه‌تر از همیشه

فصل کوچ‌های اجباری، مستأجران، بی‌پناه‌تر از همیشه
هر سال که تابستان از راه می‌رسد، اجاره‌نشینی برای میلیون‌ها خانوار ایرانی به یک کابوس تکرارشونده بدل می‌شود؛ کابوسی که حالا از پشت در خانه‌ها بیرون زده و به خیابان‌ها، حاشیه شهرها و حتی داخل خودروها و کانکس‌ها رسیده است. در غیاب سیاست‌گذاری مؤثر، مستأجران یکی‌یکی از نقشه شهر بیرون رانده می‌شوند؛ به حاشیه، به بی‌ثباتی، به بی‌خانمانی.

🖋️کیوان دارابخانی

باز هم خرداد از راه رسید و باز هم تکرارِ فصلی پراضطراب برای میلیون‌ها خانواده مستأجر؛ اما این‌بار در هیاهویی خاموش‌تر، تلخ‌تر و عریان‌تر. وعده‌های مسئولان برای کنترل بازار اجاره مثل کاه بر باد رفته و چیزی جز آوار اجاره‌ها، سقف‌خوابی، کانکس‌نشینی و فرار از مرکز به حاشیه باقی نمانده است.

مستأجر دیگر انتخاب نمی‌کند، بلکه از شهر بیرون رانده می‌شود. از مرکز به حاشیه، از آپارتمان به اتاقک، از اتاقک به کانکس، و اینک: از کانکس به کمپر.

ما شاهد «تراژدی کرامت» هستیم. هر سال، خرداد و تیر نه فقط فصل جابه‌جایی خانه‌ها، بلکه فصل هجرت عزت‌ها، ترک امنیّت و مهاجرت خاموش کرامت انسانی شده است.

در نبود سیاست‌های مؤثر کنترلی، نه تنها اجاره‌بها همچنان افسارگسیخته رشد کرده، بلکه بازار اجاره در برخی مناطق به یک میدان بقا و نزاع طبقاتی تبدیل شده است.

این پدیده نه‌فقط یک بحران اجتماعی بلکه یک فروپاشی نرم زیرساخت شهری است. آن‌هم در حالی که همچنان طرح‌هایی همچون مسکن اجتماعی، اجاره‌داری حرفه‌ای، مالیات بر خانه‌های خالی و تسهیلات حمایتی در حد شعار باقی مانده‌اند.

آیا وقت آن نرسیده که بپرسیم: چرا نظام سیاست‌گذاری مسکن در کشور ما، حتی توان پشتیبانی از بدیهی‌ترین حق اجتماعی — یعنی سرپناه — را ندارد؟

مقصر کیست؟ ساختارهای ناکارآمد یا نهادهای غایب؟ بازار آزاد بی‌نظارت یا دولتی که در کف میدان سیاست‌گذاری حضور ندارد؟ هر چه هست، آن‌چه قربانی می‌شود، «مردمی‌اند که بی‌صدا به حاشیه رانده می‌شوند.»

 

امروز، حاشیه‌نشینی تنها نام یک بافت شهری نیست، بلکه سرنوشت طبقه‌ای وسیع از شهروندان است که قانون‌گذاران آن‌ها را ندیده‌اند، و سیاست‌گذاران آن‌ها را نشنیده‌اند.

و حالا شاهد پدیده‌هایی هستیم که حتی تا چند سال پیش در فیلم‌ها هم غریب بودند:

 

سقف‌خوابی در خودروها

 

کانکس‌نشینی در حواشی زمین‌های متروکه

 

رشد بازار کمپرها برای زندگی اضطراری

 

اتاقک‌های اجاره‌ایِ ساعتی برای خواب شبانه

 

و در این میان، همه نهادهایی که باید در صف اول دفاع از این مردم باشند — از مدیران عمرانی گرفته تا وزارت راه و شهرسازی — یا منفعل مانده‌اند یا در حال تدوین بخشنامه‌هایی هستند که تا ابلاغ شوند، هزاران خانواده دیگر به بیرون از مرز شهرها پرتاب شده‌اند.

اختلال ساختاری امنیت روانی مستأجر، آغازگر زنجیره‌ای از اختلال های دیگر است:

از بی‌ثباتی شغلی تا ترک تحصیل فرزندان، از انفجار آسیب‌های اجتماعی تا دوقطبی شهری ـ حاشیه‌ای که هر روز عمیق‌تر می‌شود

و ما می‌پرسیم:

 

سیاست اجتماعی ما در حوزه مسکن کجاست؟

 

چرا نهاد اجاره‌داری سازمان‌یافته، هنوز زیر ساختار بروکراسی دفن است؟

 

چرا خانه‌ها سرمایه‌اند، اما انسان‌ها بی‌خانه؟

 

فصل نقل و انتقال نه یک «مقطع تقویمی» بلکه آینه تمام‌نمایی از عجز سیاست‌های رسمی در مهار یکی از بدیهی‌ترین بحران‌های شهری است. و اگر این روند ادامه یابد، کمپرها تنها پاسخ بازار نیستند، بلکه آیینه آینده‌اند: آینده‌ای که در آن، خانه نه یک حق، بلکه یک رؤیاست.

 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.