قامت کوتاه حکمرانی در کرمانشاه

✍️ کیوان دارابخانی، پژوهشگر حقوق عمومی
کرمانشاه، این دیار ریشهدار فرهنگ و تمدن غرب کشور، سالهاست در معرض نوعی کوتاهی مزمن در قامت حکمرانی قرار گرفته است؛ گویی سایهای از تصمیمات ناپخته، برنامههای نیمهتمام و مدیریتهای گذرا بر شانههای سنگین این استان افتاده است. مسئله فقط کمبود منابع نیست، بلکه کاستی در درک حکمرانی توسعهمحور است؛ همان جایی که نگاه از «مدیریت روزمره» به «مدیریت راهبردی» تغییر نمیکند و نتیجه آن، وضعیتی میشود که امروز در حوزههای عمرانی، فرهنگی، آموزشی، تولیدی و حتی هنری مشاهده میکنیم.
در حوزه عمرانی، بافت فرسوده شهر کرمانشاه و بسیاری از شهرستانها، آیینه تمامنمای ناکارآمدی سیاستگذاری و ضعف در اجرای برنامههاست. سالهاست طرحهایی با عنوان نوسازی و بهسازی شهری مطرح میشوند، اما در عمل خروجی آنها بیشتر به نماکاری و اصلاح ظاهری محدود مانده است تا پاسخگویی واقعی به نیاز زیست شهری. وقتی طرحی با ۸۵ درصد پیشرفت فیزیکی، پس از شش سال افتتاح میشود، این نه افتخار بهرهبرداری بلکه سند تأخیر مزمن در برنامهریزی و بهرهوری است. طرحهایی که باید موتور محرک توسعه شهری باشند، به پروژههای نمادین و گاه تبلیغاتی تبدیل شدهاند.
در حوزه راهداری و حملونقل جادهای نیز، هر روز حادثهای جانسوز یادآور آن است که زیرساختهای ارتباطی استان هنوز تا سطح استاندارد فاصلهای جدی دارند. علائم فرسوده، مسیرهای فاقد ایمنی، نقاط حادثهخیز و کمبود روشنایی در محورهای پرتردد، نشان از مدیریتی دارد که به جای پیشگیری، همواره درگیر واکنش پس از حادثه است. این سطح از ناایمنی نه تنها هزینههای انسانی و مالی به بار میآورد، بلکه اعتماد عمومی به کارآمدی دستگاههای اجرایی را نیز کاهش میدهد.
در حوزه فرهنگی و آموزشی، کمبود فضاهای استاندارد آموزشی، فرسودگی مدارس و بیبرنامگی در توسعه مهارتهای فرهنگی و اجتماعی، نشانهای دیگر از غیبت تفکر بلندمدت در مدیریت استان است. کرمانشاه با ظرفیتهای کمنظیر تاریخی و فرهنگی، میتوانست الگوی ملی در تربیت فرهنگی و تولید دانش بومی باشد، اما امروز درگیر کمبود امکانات و فراموشی مأموریتهای بنیادین فرهنگی است.
در حوزه تولید و اقتصاد محلی، با وجود نیروی انسانی جوان، زمینهای حاصلخیز و موقعیت مرزی ممتاز، هنوز شاهد بیکاری گسترده و رکود تولیدی هستیم. واحدهای نیمهفعال صنعتی و کشاورزی، ضعف در زیرساختهای لجستیکی و عدم حمایت مستمر از کارآفرینان، موجب شده است پویایی اقتصادی جای خود را به انتظارهای بیپایان دهد.
و اما در حوزه هنری، این استان با پیشینهای از چهرههای نامدار موسیقی، تئاتر و هنرهای تجسمی، نتوانسته پاسخی درخور به عطش فرهنگی جامعه بدهد. کمبود نهادهای حمایتی، فضای ناکافی برای فعالیت هنرمندان و نبود نگاه راهبردی در سرمایهگذاری فرهنگی، موجب شده هنر کرمانشاه در سطح ملی کمتر دیده شود.
حکمرانی در کرمانشاه، بیش از هر چیز نیازمند بازتعریف خود است. باید از سطح «مدیریت پروژه» به «مدیریت آینده» ارتقا یابد. در غیر این صورت، پروژههای نیمهتمام، جادههای ناایمن، مدارس فرسوده و هنر بیپناه همچنان یادآور قامت کوتاه حکمرانی باقی خواهند ماند.
برچسب ها :توسعه نایافتگی استانی ، حکمرانی محلی ، مدیریت استان کرمانشاه
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰