مردان چه نوع شخصیتی دارند

تا به حال به این موضوع توجه کرده اید که بیشتر مردان رفتارهای متفاوتی دارند و تفاوتهای زیادی در شخصیت آنها دیده می شود؟!
در رابطه با شخصیت مردها به چهار دسته تقسیم می شوند.
1- جنگجو
2- حامی (عاشق)
3- پدر
4- الویس (Elvis)
این چهار دسته را اینگونه می توان تعریف کرد که…
پدر :
بعد شخصیتی مردانی است که تمایل به آموزش دادن دیگران و بزرگ کردن آنها دارند. پدر به معنی راهنما و حمایتگر است. این حس نیز در حد تعادل خود می تواند مردان را برای فرزندان خود پدری مثال زدنی باشند. حس پدرانه گاهی در مردان با حس جنگجوی تداخل پیدا می کند و فرزند و همسر خود را با دشمن خود اشتباه گرفته و مشکلات را با زور بازو حل می کنند که باید بگوییم بی فایده است.
گاهی افراط در این قضیه باعث می شود فرزندان حاصله تبدیل به موجوداتی وابسته بشوند و تفریط در آن نیز باعث بروز افسردگی در فرزندان شده و معمولا این گونه از فرزندان یا زود تر از موعد بزرگ می شوند و یا خودشان را از خانواده دور نگه میدارند.
حس پدرانه را گاهی هم برای همسر خود می بایست به خرج داد زیرا او نیز همانند مردان دارای کودک درون است.

حامی (عاشق) :
این بُعد از شخصیت مردان بُعدی است که معمولاً با بُعد هوس گرایی و کثر گرایی مردان اشتباه گرفته می شود.
منظور از این بُعد دقیقا بُعد عاشق مردان هست همان بُعدی که در داستان ها به نام فرهاد یا مجنون آشنا هستیم.
مردان به دلیل فیزیولوژیکی خوی کثرگرایی داشته و تمایل به آمیزش با زنان مختلف را دارند. اگر این بُعد در سن خود ارضا شده و سپری شود مرد می تواند این غریزه خود را تحت کنترل خود در بیاورد. بُعد حامی مردان چیزیست به غیر از غریزه آنها که می بایست برای این دو تفکیک اکیدی قائل شد.
مردان پس از سپری کردن این دوره به یک ثبات رفتاری در مقابله با جنس مخالف رسیده و می توانند هم از نظر احساس و هم از نظر جنسی به یک زن علاقه داشته باشند و میتوانیم بر روی آمیزش این دو اسم عشق بازی را بگذاریم.
مردانی هم هستند که در این بین قرار گرفته اند و واقعا به همسر خود علاقه مند هستند اما هوس جنسی خود را نیز نمی توانند کنترل کنند. یک مثال ..در فرانسه زمانی که مردی با زنی یک بار همبستر می شود، همسر وی این فرضیه را تداعی می کند که وی فقط نیاز جنسی خود را ارضا کرده و به آن زن احساس خاصی ندارد و با این فرض عشق در میان آن دو ماندگار می شود.

جنگجو :
یکی از ابعاد طبیعی مردان خاصیت مبارزه گر و جنگجو بودن آنها است. این خاصیت را در حیوانات نر هم می توان مشاهده کرد. خاصیت تدافعی نسبت به خانواده و خاصیت نان آوری مرد در این بُعد از شخصیت وی مخفی شده است. مردانی که این بُعد از شخصیتشان قوی بوده به اصطلاح افراد غیرتی (نه به معنی عام) نامیده می شوند. زنان زیادی از این بُعد شخصیتی مردان خوششان می آید و در کل از نظر زنان نرمال، مرد شدن به معنی این است که فرد بتواند از حقوق خود و خانواده خود دفاع کند.
این خصلت به علت فیزیولوژی قوی مردانه جزئی از خصلتهای طبیعی مردان بوده و وجود آن در حد نرمال برای هر مردی لازم است.
کمبود این بُعد باعث منزوی شدن وی در جامعه می شود و شخص قادر به گرفتن حق خود از جامعه نمی باشد افراط در این بُعد هم خاصیت دیکتاتور منشانه و زورگویی و مرد سالاری را در جامعه افزایش می دهد و این نیز نوعی ناهنجاری به حساب می آید و شخص با ارتقا شغلی رئیس می شود ،نه یک مدیر خوب.

الویس :
بُعدی از اخلاق های مردانه است که بیشتر در مقابل جنس مخالف بروز می کند. این بُعد همانند بُعد مادونای زنانه است و اکثر مشاهیر مذکر از این بُعد خود استفاده بسیاری می کنند. بُعد الویس زنان آمازون را جذب می کند. چرا که زن آمازون از اینکه مرد وی دست نیافتنی باشد لذت می برد و تلاش و تکاپوی وی وقتی بیهوده تر باشد، او به شخصیتی وابسته تر و ضعیف تر تبدیل می شود.
در آخر یا طرف را به دست آورده و پیروزی خود را با یک آمیزش جنسی جشن می گیرد و وی را رها می کند و یا با یک جرقه به لاک آمازونی خود باز می گردد. مرد الویس هم بخاطر قدرت طلبیش از اینکه می بیند زنی آمازون با آن همه ادعا به وی علاقه مند شده لذت می برد و کمال استفاده را از این قضیه می کند. اما چه بسا که وی هیچگاه نه جنگجو است نه حامی و نه پدر. مرد الویس به صورت تمام و کمال فقط یک جنس مذکر است. کسی که به زن به دید یک کالا و یک هدف نگاه کرده و پس از استفاده او را بیرون می اندازد.
زنان ساده ای که آمازون می شوند بیشتر تحت اذیت و آزار این دسته از مردان قرار گرفته اند. مردانی هم که به الویس روی می آورند توسط یک زن آمازون یا مادونا شکست خورده و به این شکل از خود و تمامی زنان انتقام می گیرند.

مردان الویس هم دست نیافتنی هستند و هم زیبا و جذاب. اما در اصل و اساس شخصیت اگر ظاهر آنها و یا پول و قدرت آنها را بگیریم دیگر چیزی برای گفتن ندارند.
مردان الویس پس از مدتی یا دچار افسردگی می شوند و یا از نظر جنسی به پست ترین نوع ممکن دچار می شوند
زنانی که در مقابل اینگونه مردان قرار می گیرند به مرور زمان عقده های خود را به صورت انتقام از سایر مردان بروز می دهند و همیشه در جمع شروع به برون ریزی می کنند.
بیت شعر شاعر معاصر طوفان مصداق بارز اینگونه زنان است:
گر که شوهر دریغی کرد زن را از محبت
از دگر مردان ستاند انتقام خویش را

مشاور و روانشناس:طوفان صیادی