رهیافت عقلانی به کنشهای مطالبهگرایانه؛ گذار از هیجان به گفتمان کارآمد

در نظامهای مردمسالار، کنشهای مطالبهگرایانه یکی از ابزارهای اساسی نظارت عمومی بر فرآیندهای حکمرانی و سیاستگذاری محسوب میشود. بااینحال، میزان اثربخشی این کنشها وابسته به ساختار، چارچوب نظری و روشهای اجرایی آنهاست. در ادبیات سیاسی، اعتراضات مدنی و اجتماعی به دو شکل ساختارمند و هیجانی نمود پیدا میکنند. مطالبهگری هیجانی، که عمدتاً متأثر از احساسات جمعی و بدون تدوین استراتژیهای منسجم شکل میگیرد، معمولاً نهتنها فاقد تأثیرگذاری بلندمدت است، بلکه در بسیاری از موارد، به ابزاری برای بهرهبرداری جریانهای سیاسی بدل میشود. در مقابل، مطالبهگری عقلانی که در چارچوب گفتمان استدلالی و نظاممند شکل بگیرد، میتواند تأثیری پایدار در سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای کلان داشته باشد.
مقام معظم رهبری (مدظله العالی)در این زمینه، ضمن تأکید بر اصل مشروعیت و ضرورت حضور اجتماعی در فرآیندهای تصمیمگیری، بر لزوم عقلانیت و قانونمداری در کنشهای مطالبهگرایانه تأکید دارند. ایشان تصریح میکنند که: «حضور جسمی – یا به قول شماها حضور فیزیکی – هم گاهی لازم است؛ اجتماعات لازم است، اجتماعات هیچ اشکالی ندارد، البتّه قانونی باشد.» این تأکید نشان میدهد که حضور اجتماعی و اعتراضات مدنی، نهتنها در نظام جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته شده، بلکه بهعنوان یک ابزار مهم نظارت عمومی بر سیاستگذاریها تلقی میشود. اما آنچه در این میان اهمیت دارد، نحوهی شکلگیری، سازماندهی و انتقال پیام این اعتراضات به بدنهی حاکمیت و تصمیمگیران است.
در علم سیاست و جامعهشناسی سیاسی، مدلهای اعتراض و مطالبهگری به چندین سطح قابلتفکیکاند. اعتراضات هیجانی معمولاً در بستر احساسات جمعی شکل گرفته و فاقد برنامهریزی دقیق، چارچوب نظری مشخص و مکانیزمهای ارتباطی مؤثر با نهادهای تصمیمگیر هستند. پیام این نوع اعتراضات اغلب در میان شعارهای احساسی گم شده و بهدلیل عدم سازماندهی، نهتنها اثرگذاری لازم را ندارد، بلکه بعضاً موجب اتخاذ سیاستهای سختگیرانهتر میشود. در مقابل، اعتراضات ساختارمند و گفتمانی بر مبنای تحلیلهای علمی، بهرهگیری از دادههای آماری، استناد به مطالعات تطبیقی و استفاده از ابزارهای قانونی، رسانهای و دیپلماتیک شکل میگیرند. در چنین مدلهایی، بهجای تجمعات غیرهدفمند، از ظرفیتهای موجود در ساختار حاکمیت برای انتقال پیام استفاده میشود. رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) در تبیین مدل کارآمد اعتراض مشروع، به ضرورت سازماندهی و استدلالمحور بودن اعتراضات تأکید دارند: «اجتماعِ درست این است که شما یک سالنی اجاره کنید یا در اختیار بگیرید، پانصد نفر، هزار نفر، دو هزار نفر، ده هزار نفر دانشجو آنجا جمع بشوند، دو نفر سه نفر با مطالعهی قبلی بروند آنجا بهطور استدلالی حرف بزنند.» این بیان، بهوضوح تفاوت میان اعتراضات غیرسازمانیافته و هیجانی را با اعتراضات گفتمانی و عقلانی نشان میدهد.
در سیاستگذاری عمومی، اثربخشی یک مطالبهی اجتماعی نه بر اساس میزان صداهای بلند، بلکه بر اساس میزان انسجام و استدلال پشت آن مطالبات ارزیابی میشود. بر همین اساس، چهار مؤلفهی کلیدی برای دستیابی به یک اعتراض مؤثر و نتیجهمحور قابل شناسایی است. اعتراضات موفق، دارای پیام مشخص، مستند و قابل انتقال به سطوح تصمیمگیری هستند. مراجعه به نمایندگان مجلس، استفاده از ظرفیتهای رسانهای، برگزاری نشستهای علمی و تدوین بیانیههای مستدل، روشهایی مؤثرتر از تجمعات بیهدف است. صرفاً مخالفت با یک سیاست کافی نیست؛ بلکه ضروری است که مطالبهگران بتوانند با نهادهای مسئول در تعامل باشند و خواستههای خود را در قالب پیشنهادهای اجرایی مطرح کنند. اعتراضات پراکنده و غیرمنسجم، بستر مناسبی برای سوءاستفادهی گروههای فرصتطلب فراهم میکند. ازاینرو، مدیریت راهبردی مطالبهگری، بهعنوان یک ضرورت در سیاستورزی مطلوب مطرح است.
با توجه به آنچه گفته شد، گذار از اعتراضات هیجانی به سمت مطالبهگری عقلانی و نهادینهشده، یک ضرورت راهبردی برای جامعهی سیاسی امروز است. اگرچه تجمعات خیابانی در برخی موارد میتوانند نمادی از اعتراضات مدنی باشند، اما بدون سازماندهی و انسجام فکری، عملاً تأثیرگذاری لازم را نخواهند داشت. در مقابل، استفاده از ظرفیتهای گفتمانی، تدوین استراتژیهای رسانهای، ارائهی تحلیلهای مستند و بهرهگیری از ابزارهای مشروع سیاسی، میتواند فرآیند مطالبهگری را از سطح شعار و هیجان، به سطح استدلال و دیپلماسی عمومی ارتقا دهد.
همانگونه که رهبر معظم انقلاب اشاره دارند، «اعتراض اگر در مسیر عقلانی باشد، هم به گوش مسئولان میرسد و هم زمینهی تحقق خواستههای مشروع را فراهم میکند.» این بیان، ضرورت ورود نخبگان، تحلیلگران و فعالان اجتماعی به عرصهی سیاستگذاری را برجسته میسازد.
جامعهای که بر پایهی استدلال و منطق حرکت کند، نهتنها در فرآیند اصلاحات موفقتر خواهد بود، بلکه جایگاه خود را بهعنوان یک جامعهی مطالبهگر و آگاه تثبیت خواهد کرد. کنشگری هوشمندانه، نه در فریادهای پراکنده، بلکه در طراحی راهبردی گفتمانهای اثربخش نهفته است.
کیوان دارابخانی
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰