تاریخ انتشار : یکشنبه 17 فروردین 1404 - 20:44
کد خبر : 6041

نتایج یک پژوهش علمی باستان شناسی/

شناسایی محل اولیه استقرار مجسمه نیم‌تنه خسرو در تاق‌بستان کرمانشاه

شناسایی محل اولیه استقرار مجسمه نیم‌تنه خسرو در تاق‌بستان کرمانشاه
دکتر سید افشین صفوی پژوهشگر حوزه باستان شناسی در یک پژوهش علمی اقدام به شناسایی محل اولیه استقرار مجسمه موسوم به نیم‌تنه خسرو (با نام محلی کُلِ جُو بُر) در تاق‌بستان کرمانشاه کرده است.

روزنگارآنلاین، در مقدمه نتایج قرار داد آمده است: هنر پیکره تراشی در دوران ساسانی بیشتر شامل نقش برجسته‌ها و یا در قالب گچ‌بری در معماری و تزئین بنا بوده است اما به وجود پیکره‌های منفرد با ابعاد غیرانسانی تنها در ۲ مورد اشاره شده است، پیکره شاپور در غار شاپور و پیکره‌ای به شدت آسیب دیده در تاق‌بستان کرمانشاه که با نام محلی کُلِ جُو بُر – کوتاه قدی که جوی آب را قطع می‌کند -شناخته می‌شود. پیکره نمایانگر فردی ایستاده و شمشیر به دست گرفته است.

بیشتر مورخان پیکره را متعلق به خسرو دوم دانسته‌اند؛ تمام سیاحان و جهانگردان ایرانی و خارجی این پیکره‌ را در محوطه تاق‌بستان دیده‌اند؛ در این پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه‌ای و بازدیدهای مکرر میدانی مکان اولیه استقرار مجسمه در قسمت بالای سمت راست تاق‌های ساسانی تشخیص داده شد.

در محل موزه سرستون‌های ساسانی تاق‌بستان کرمانشاه تندیس نیم‌تنه بزرگی با آسیب دیدگی‌ فراوان وجود دارد که مردم کرمانشاه آن را کُلِ جُوبُر – کوتاه قدی که جوی آب را قطع می‌کند – می‌نامند. این اثر با شماره اموال ۴۰۰۰ در فهرست آثار ملی منقول ایران ثبت شده است.

 

مسعر بن الملهل الخزرجی الینبوعی مشهور به ابودلف پیکره را در سال ۳۴۱ ه.ق/ قرن دهم میلادی در مقابل تاق بزرگ دیده است. او در سفرنامه‌اش بعد از توصیف مختصر تاق بزرگ تاق‌بستان می‌نویسد: “و جلوی آن (نگارنده: تاق بزرگ) مردی در لباس کارگری به نظر می‌رسد که قَلَنسوه (کلاه سیاه زمان ساسانی) بر سر و کمربندی به کمر و بیلی در دست دارد و گویی با آن به کندن زمین مشغول است و آب از زیر پای او جاری است و به طرف پلی واقع بر بالای رودخانه وسیعی روان است و از حیث ساختمان مانند پل خانقین و یا محکم‌تر از آن است”( ابودلف، ۱۹۷۰).

محمد بن محمود بن احمد طوسی مؤلف کتاب عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات در سال ۵۵۵ ه.ق به وجود پیکره کُلِ جُوبُر در تاق‌ بستان اشاره می‌کند: “بکرمانشاهان چشمۀ بود بر سر آن صورتی سنگین هر که آنرا بیفکند آب باز استد. چون بپا راست بگیرد آب روان شود و چون سنگ بیفتد دختران بکر بیایند و باز نشانند و آبی عظیم از زیر آن روان است.”( محمد بن محمود بن احمد طوسی، ۱۳۸۲)

فلاندن در سال ۱۸۴۰ م. طی سفر به ایران و بازدید از تاق‌بستان مجسمه را داخل آب می‌بیند و اینگونه به آن اشاره می‌کند:
“شعرا تاق بزرگ تاق‌بستان را به خسرو نسبت داده‌اند و تراشیدن نقش‌ برجسته‌ها را اثر فرهاد می‌دانند که به بانوی پادشاهش عشق می‌ورزید و این شکارگاه را برای خوش‌آیند شیرین ساخته است. بر اساس گفته ایرانیان، این محل محوطه بزرگی بوده که در آن جمیع حیوانات را گرد آورده و شکارگاه سلطنتی عشاق بوده است.

بر مبنای تصنیف‌های کُردی شیرین هم نسبت به محبت فرهاد بی‌احساس نبوده و از این رو خسرو برای انتقام‌گیری ماجرای مرگ جعلی شیرین را به او می گوید و فرهاد خودش را از بالای کوه به پایین انداخته و خودکشی می‌کند.

در آب نیم‌تنه مجسمه‌ای را به من نشان دادند که در نگاه مردم عادی جسد سنگ شده وزیر نگون‌بخت است پس از آن نیز در ۱۸۶۷ وقتی که لیک لاما آنیژه هولت آن را مشاهده می‌کند، مجسمه هنوز در داخل آب قرار داشته است. فقط در ۱۸۷۸ است که آن را در روی زمین می‌یابیم، همچون یادمانی پر ارزش که در اینجا بی‌مقدار در کنار سرستونهای بیستون افتاده است.

در قرن نوزدهم میلادی آن را در حالیکه پایش شکسته از آب بیرون کشیده و در بالای سد نصب کرده‌اند. این پیکر به علت طول زمانی که در آب سر کرده آسیب فراوان دیده و … حتی با گلوله سر و صورت آن را شکسته‌اند.

هرتسفلد در کتاب دروازه آسیا با بیان توصیفات ابودلف به نقل از کتاب معجم‌البلدان یاقوت حموی، نیم‌تنه را متعلق به خسرو می‌داند.

 

حاکمی می‌گوید: در مقابل تاق و نزدیک چشمه مجسمه ناقصی از خسرو دوم نیز موجود که معلوم نیست بدست چه کسانی در داخل دریاچه مقابل تاق بستان افتاده بود و در نتیجه قسمت اعظم آن از بین رفته است.

نگارنده در سال ۱۳۸۵ پیکره را در کنار تاق بزرگ در سال ۱۳۸۹ در زیر سایبان موزه سنگ در ضلع غربی محوطه و در سال ۱۴۰۳ در داخل موزه سرستونهای ساسانی تاق‌بستان واقع در ورودی محوطه تاق‌بستان دیده است

توصیف پیکره

بلندای پیکره از نوک قسمت باقیمانده سر تا نوک شمشیر ۱.۷۶ سانتیمتر است. از اندازه قطر گردن و قطر بازوان پیکره مشخص است که پیکره ابعاد انسانی نداشته است و بسیار عظیم جثه بوده است؛ در این مجسمه خسرو را در حال ایستاده می‌بینیم که دستهای خود را بر روی شمشیر گذارده است ولی به سبب آسیب فراوانی که این مجسمه دیده است، تشخیص وضع کامل آن غیر مقدور می‌باشد.

غلامی معتقد است با مقایسه فیگور و شمایل پیکره فرم به دست گرفتن شمشیر توسط پیکره با نقش برجسته خسرو در صحنه تاج‌ستانی در تاق‌بستان شباهت بسیار زیاد آنها مشهود است. مطالعه سبک و مدل لباس در اواخر دوران ساسانی و لباس پیکره و مقایسه آن با لباس خسرو دوم در نقش برجسته شکار انطباق کامل آنها را نتیجه می‌دهد. مقایسه چهره و ابعاد آن با چهره خسرو دوم و نیز چهره نیم‌تنه خسرو بر روی سرستون موجود در تاق‌بستان، نشان می‌دهد که شاه در تمامی این تمثالهای تصویری دارای گردنی کوتاه و صورتی پهن هست.

ارتباط تاق‌بزرگ تاق‌بستان و نیم‌تنه خسرو

احمد حیدری با بررسی نقوش تاق‌ بزرگ تاق‌بستان و نیم‌تنه خسرو پرویز معتقد است که این مکان گور- نیایشگاه است. وی با ذکر صحنه‌های نقش بسته بر تاق و دلایل نقر آنها، ۲ روایت از آن استخراج می‌کند: در پندار نخست منظور از حجاری نقوش داخل ایوان بزرگ این است که خسرو دوم میخواسته مراحلی از زندگانی خود را از زمان به قدرت رسیدن تا زمان مرگ خود را در مراسمی چون صحنه تاج‌ستانی، جنگ، شکار و بزم و پیکره سنگی( نماد و تمثالی از جسد خسرودوم است، همانند پیکره شاپوریکم در غار شاپور کازرون) خود را به تصویر بکشاند.

در تفسیر دوم خسرو بر روی تختی بر فراز آسمان مراسم تاج‌ستانی خویش را در حضور اهورامزدا و آناهیتا به تصویر می‌کشاند و در سطح زمین فروهر پادشاه در قالب یک مرد سواره مسلح که آماده برای نبرد با ارواح پلید و اهریمنی است، ترسیم شده است.

در دیوارهای جانبی که صحنه‌هایی از شکار و بزم دیده می‌شود که منظور از صحنه شکار این بوده که شاه به شکار می‌رود تا بهترین خوراکیها را برای تغذیه فروهر نیاکانش تدارک ببیند. چرا که فروهرهای گرسنه هر ساله هنگام فرا رسیدن سال نو با لباس رزم از سوی آسمان به زمین می‌آیند تا مکان گورشاه را از نفوذ نیروهای اهریمنی و ارواح پلید دور سازند، و از سویی صحنه موسیقی و آواز، موکد آن است که در ایران باستان بر مرده، مویه و زاری نمیکردند، بلکه برای از دست رفته، می‌بایست مراسم شادی بخشی تدارک دید تا بستری مفرح بخش برای پذیرایی از فروهر نیاکانش فراهم شود و به احتمال در پایان هر سال و در هنگام فرارسیدن سال نو، در تاق‌بستان مراسم هَمَسَپَذَمَئه‌دَیَه که در آن چکامه‌هایی از فروردینیشت برای شادی فروهر شاه و نیاکانش خوانده می‌شده است.

شناسایی محل اولیه استقرار مجسمه

سر رابرت کر پورتر دیپلمات و جهانگرد اسکاتلندی از تاریخ ۲۳ لغایت ۳۰ سپتامبر ۱۸۱۸ م. برابر با اول تا هشتم مهرماه ۱۱۹۷ ش. در کرمانشاه بوده و از آثار تاریخی تاق‌بستان دیدن کرده است.

وی در کتاب خود می‌نویسد: به اعتقاد من امانوئل سنت آلبرت و آبه بوشام اولین اروپایی‌هایی بودند که جزئیات این اثر باستانی را به جهان ارائه کردند. یکی از اینها (نگارنده: امانوئل سنت آلبرت)، اشاره می‌کند که مجسمه‌ای را در رودخانه به صورت ایستاده دیده که در اثر جریان سریع آب، تقریبا از دید پنهان بوده است.

اهالی منطقه به او گفته‌اند که مجسمه شبیه شیرین زیباست که چشمه، نامش برگرفته از آن است. من مجسمه‌ای را یافتم که به احتمال زیاد همان مجسمه است البته نه در میان امواج رودخانه بلکه به ساحل رودخانه تکیه داده بود….. در حین رفت و آمدهایم در نزدیکی محل، مکانی را مشاهده کردم که فکر می‌کنم احتمالا مجسمه ممکن است در ابتدا ایستاده باشد. یعنی یک برآمدگی صخره‌ای هموار بلافاصله بر روی ۲ تاق بزرگی که قبلا ذکر شد و در امتداد آن طیفی از پاهای مجسمه‌سازی شده که از قوزک پا جدا شده‌‍اند هنوز کاملا قابل تشخیص هستند. مجسمه‌هایی که متعلق به این اندامها بودند اکنون کاملا از بین رفته‌اند و من فکر می‌کنم که می‌توان فرض کردکه جنگجوی مثله شده‌ای که توضیح داده شد، یکی از آنها بوده و با ضربه‌های مکرر دستهای وحشیانه تسخیرکنندگان، داغان شده است.

 

کر پورتر محل قرارگیری مجسمه در سال ۱۸۱۸ م. و محل استقرار اولیه را به وضوح ترسیم کرده است. نگارنده در بازدید میدانی از محل و عکسهای موجود سه عدد پا که دوتای آن بصورت جفت و به اندازه عرض شانه از هم فاصله دارند را در انتهای پلکانهای نقش شده بر مقابل آبگیر چشمه شرقی در قسمت مسطح بالای تاقها دیده است.

گروته که در سال ۱۹۰۷ از تاق‌بستان بازدید کرده است، در سفرنامه خود می‌گوید: پلکانی سنگی از صخره‌های تاق‌بستان بالا می‌رود و به محوطه روباز مسطحی منتهی می گردد. ظاهرا زمانی آتش مقدس توسط روحانیون زرتشتی همیشه روشن نگاه داشته می شده در اینجا هم آتشکده‌ای وجود داشته است. مانند بسیاری از مکان های مشابه در ایران، این مکان از قدیم عبادتگاه بوده است.

ایرانیان باستان معبدی نداشتند اما در بالای کوه ها عبادت می‌کردند. چشمه‌های بزرگی که ناگهان از صخره‌ها فوران کردند، به‌ویژه جایگاه مقدس آناهیتا بودند. آثار ساسانی و قدیمی‌تر تقریباً همیشه در این چشمه‌ها یافت می‌شود.

پس از تخریب مجسمه‌ها به احتمال فراوان از بالای تاقها به پایین پرتاب شده‌اند که می‌تواند از سویی دلیلی بر دو نیم شدن مجسمه و از سوی دیگر شکسته شدن کنگره دوم از سمت راست تاق بزرگ باشد.

در پایان پیشنهاد می گردد مجسمه همانند مجسمه شاپور در بیشاپور ترمیم و در مکان اصلی مجددا نصب گردد.

درباره تاق بستان

تاق بستان یکی از بی‌نظیرترین آثار باستانی ایران و جهان و مجموعه ای از سنگ نگاره‌های ساسانی است که در شمال شهر کرمانشاه واقع شده است؛ این مجموعه در قرن سوم میلادی ساخته شده است و ارزش هنری و تاریخی زیادی دارد.

 

چند صحنهٔ تاریخی از جمله تاج‌گذاری خسرو پرویز، تاج‌گذاری اردشیر دوم، تاج گذاری شاهپور دوم و سوم و هم‌چنین چند سنگ نوشته (کتیبه) به خط پهلوی در آن کنده‌کاری شده است.

یکی از ویژگی های این مجموعه تاریخی وجود چشمه های جوشان آب در کنار سنگ نگاره ها و تاق های سنگی آن است که اگرچه باعث زیبایی چشم انداز محوطه و محیط اطراف شده است اما از دیگر سو دغدغه ای برای حفظ اثر است.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.