تاریخ انتشار : چهارشنبه 17 اردیبهشت 1404 - 21:48
کد خبر : 6491

خلیج فارس» و دیالکتیک هویت، قدرت نمادین و مقاومت گفتمانی

خلیج فارس» و دیالکتیک هویت، قدرت نمادین و مقاومت گفتمانی
وقتی یک واژه، بیش از یک اسم جغرافیایی معنا می‌یابد، هر تلاشی برای تحریف آن نه‌تنها بر نقشه‌ها، بلکه بر وجدان تاریخی یک ملت خط می‌کشد؛ «خلیج فارس» این‌گونه دوباره به صحنه آمد، نه به‌عنوان نامی که باید از آن دفاع کرد، بلکه به‌مثابه مرزی از هویت، حافظه و قدرت نمادینی که هیچ سیاستی یارای تغییرش را ندارد.

در سپهر سیاسی، نام‌ها هرگز صرفاً برچسب‌های جغرافیایی نیستند؛ آن‌ها حامل بارهای معنایی‌اند که در بستر زمان، به مؤلفه‌ای از قدرت نرم و سرمایه نمادین بدل می‌شوند. «خلیج فارس» از جمله این نشانه‌هاست که در مقام یک نشانه‌گان تاریخی، نه‌فقط جغرافیا را توصیف می‌کند، بلکه روایتی از تداوم، حافظه تاریخی و بازنمایی هویت ملی ایرانیان را بازتاب می‌دهد.

 

در این چارچوب، هرگونه تلاشی برای واژگونی یا بازنام‌گذاری این مفهوم، مصداقی از تحریف گفتمانی است که ذیل منطق سیاست‌های بازنمایی و سلطه نمادین قابل تحلیل است. تلاش اخیر برای جایگزینی این نام با برساخته‌ای سیاسی مانند «خلیج عربی» نه از منظر واقعیت جغرافیایی، بلکه از حیث تولید یک حقیقت موازی در چارچوب رقابت‌های هژمونیک قابل ارزیابی است.

 

آنچه اما واکنش جامعه ایرانی را از سطح واکنش صرف به کنش سیاسی ارتقا داد، برآمده از مکانیسم‌های همبستگی هویتی و مقاومت در برابر تهاجم نمادین بود. جامعه‌ای با تکثر فکری و تنوع گفتمانی، در این بزنگاه خاص به نوعی اجماع پیشاسیاسی دست یافت؛ گویی که حافظه جمعی، فراتر از خطوط گسل سیاسی، واکنش را سازمان داد.

 

این وضعیت از منظر نظریه‌های کنش جمعی و روان‌شناسی اجتماعی-سیاسی، مصداق بارزی از همبستگی تعارضی است؛ جایی که تهدید بیرونی، سبب بازتعریف مرزهای درونی و تقویت انسجام درون‌ملی می‌شود. در این معنا، موضوع نه صرفاً دفاع از یک نام، بلکه دفاع از «حق تملک بر بازنمایی تاریخی» است.

 

چنین اقداماتی در ذیل سیاست‌های هویت‌زدایی و بازتعریف مرزهای نمادین منطقه‌ای صورت می‌گیرند. این رویکردها، هم‌راستا با تلاش برای تحدید حوزه نفوذ ایران و بازسازی توازن‌های هویتی در نظم منطقه‌ای قابل فهم‌اند. با این حال، واکنش ایران نشان داد که کنش‌های نمادین، می‌توانند تولید مقاومت نمادین کنند؛ مقاومتی که نه در سطح نهادهای رسمی، بلکه در بستر افکار عمومی و حوزه عمومی نضج می‌گیرد.

 

در نهایت، این واقعه بار دیگر اهمیت مقوله «قدرت گفتمانی» را برجسته کرد. قدرتی که در قلب آن، پایداری روایت‌های تاریخی و توان ملت‌ها برای دفاع از حق تملک بر روایت خویش قرار دارد. و این‌چنین بود که در برابر تحریف حقیقت، ملت ایران نه‌فقط واکنش نشان داد، بلکه کنش‌گر شد و نشان داد که مرزهای هویت، نه در اسناد سیاسی، که در جان زبان، حافظه و همبستگی ملی تعریف می‌شوند.

 

کیوان دارابخانی

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.