تاریخ انتشار : چهارشنبه 14 خرداد 1404 - 20:57
کد خبر : 6886

سلوکِ مؤوّل، نه طریقتِ مقلد؛ راز امتداد امام خمینی(ره) در آیت الله خامنه‌ای انقلاب

سلوکِ مؤوّل، نه طریقتِ مقلد؛ راز امتداد امام خمینی(ره) در آیت الله خامنه‌ای انقلاب
انقلاب‌ها می‌میرند، اگر در روایتشان تقلید باشد نه تأویل. حقیقت‌ها به فراموشی سپرده می‌شوند، اگر تنها نقل شوند نه درک؛ و نام‌ها خاموش می‌گردند، اگر سلوک‌شان تنها تکرار گردد نه استمرار. اما امام خمینی(ره)، همچنان زنده است؛ نه در قاب‌های رسمی، که در آیینهٔ آیت الله خامنه‌ای(مدظله). او نه مفسری در سایه، بلکه مؤوّلی در صحنه است؛ کسی که روح آن راه را فهم کرده، نه فقط راه را دیده. اگر امام خمینی(ره) طلیعه‌ی فجر بود، امام خامنه‌ای(مدظله) حافظ شعله‌اش در شامگاه فتنه‌هاست. و از اینجاست که باید پرسید: راز بقای حقیقت امام در طریقت ولیّ امروز چیست؟ پاسخ را باید در مرز ظریف بین تقلید و تأویل جست‌وجو کرد.

 

🖋️ کیوان دارابخانی

انقلاب‌ها را نه فقط رعد خشم ملت‌ها، که روایت‌های ماندگار نگه می‌دارد. و اگر حقیقتی در کلام آن پیر جماران نهفته بود که فرمود: «این انقلاب بی‌نام خمینی در هیچ‌کجای جهان شناخته‌شده نیست»، پس چه کسی بود که پس از عروج روح خدا، علم خمینی را بر دوش کشید و نام او را از هیاهوی فراموشی تاریخ نجات داد؟

پاسخ روشن است: روایت امام خامنه‌ای(مدظله)، استمرار امام خمینی(ره) است.

 

آیت الله خامنه‌ای، نه فقط جانشین فقیه بود، بلکه راوی مکتب امام خمینی(ره)، وارث دردهای او و تفسیرگری زنده از گفتمان انقلاب شد. او از همان نخستین روزهای رهبری، فهمید که حفظ انقلاب، نه فقط در اداره نظام، که در زنده نگاه داشتن روح مؤسس آن است؛ روحی که از جنس عارفان بود، اما با فریاد مستضعفان سخن می‌گفت.

 

در طول چند دهه، آیت الله خامنه‌ای بی‌آنکه در دام تحجر بماند یا به ورطه التقاط بلغزد، امام خمینی(ره) را چنان روایت کرد که انگار هنوز از نوفل‌لوشاتو تا بهشت زهرا، پژواک صدایش جاری است. اگر امروز در کوچه‌های تاریخ، نام انقلاب اسلامی برده می‌شود و جهانیان هنوز از خط خمینی سخن می‌گویند، از آن‌روست که آیت الله خامنه‌ای، امام خمینی(ره) را تنها نقل نکرد، بلکه زیست و بازآفرینی‌اش کرد.

 

این استمرار، صرفاً سیاسی نیست؛ ریشه در عرفان ولایی دارد. آن‌جا که عبد، نه از سر طلب جاه، بلکه برای وفای عهد به ولی‌الله الاعظم، بار امانت را بر دوش می‌گیرد؛ آن‌گاه که مراد از دیده غایب می‌شود، اما مراتب محبت و ولایت در وجود مرید متجلی می‌ماند.

 

و این‌گونه است که ما، فرزندان این روزگار، با افتخار می‌گوییم:

 

ما دست‌پروردگان سیدعلیِ خامنه ای خمینی هستیم؛

نسلی که در مکتب صبر، حکمت، عدالت و صلابت آیت الله خامنه‌ای پرورده شد، تا نه‌تنها پاسدار انقلاب باشد، که راوی صادق حقیقتی باشد که امام آورد و رهبر، نگهبان آن شد.

 

در نهایت، هر انقلابی، جز با «تأویل» زنده نمی‌ماند. تأویل آن، نه به معنای تغییر محتوا، بلکه عبور از ظاهر به باطن، و کشف روح زمان در متن نهضت است. و در این مسیر، آیت الله خامنه‌ای، مؤول صادق امام خمینی(ره) است.

 

آبت الله خامنه‌ای نه در سایه امام خمینی(ره)، که در امتداد روح او ایستاده است؛ نه در پی بازنمایی ظواهر، که در جست‌وجوی حقیقت نهفته در باطن انقلاب. اگر امام خمینی(ره)، آغازگر راه بود، آیت الله خامنه‌ای، شارح صبور آن طریق است. او مؤوّلی است که روایت انقلاب را از اسارت زمان و رخوت تکرار نجات داده و به آن حیاتی جاری و زنده بخشیده است. در روزگاری که حافظه‌ها کوتاه و روایت‌ها تجاری شده‌اند، تنها تأویل‌گری بصیر می‌تواند چراغ معنا را برافروزد و حقیقت را از ورطه تحریف و فراموشی بیرون کشد. چنین است که نام امام خمینی(ره)، نه با تندیس‌ها، که با سلوک آیت الله خامنه‌ای زنده مانده است؛ و این همان تداوم ولایتی است که تقلید نمی‌طلبد، بلکه درک راز و شهود حقیقت را می‌طلبد.

 

و امروز، این ما هستیم که باید روایت را ادامه دهیم؛ نه با شعار، بلکه با شعور. نه با یاد، بلکه با یاری.

تا هرگاه نام این انقلاب برده می‌شود، زمزمه‌ای باشد از امام خمینی(ره)، صدایی از آیت الله خامنه‌ای، و گامی از ما.

 

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.