تاریخ انتشار : سه شنبه 27 خرداد 1404 - 12:17
کد خبر : 7084

بازآرایی ژئوپلیتیکی در سایه‌ی آتش/ پژواک درگیری ایران و اسرائیل در شریان‌های انرژی منطقه

بازآرایی ژئوپلیتیکی در سایه‌ی آتش/ پژواک درگیری ایران و اسرائیل در شریان‌های انرژی منطقه
جنگ ایران و رژیم صهیونسیتی، نه فقط خط مقدم بلکه قلب کشورهای همسایه را هدف گرفته است. قطع گاز رژیم صهیونسیتی به مصر، بحران انرژی و خاموشی‌های گسترده را به ارمغان آورده و نشان می‌دهد این درگیری، فراتر از نظامی، چالشی جدی برای ثبات منطقه است. خاورمیانه وارد فصلی نوین و پرتنش شده است.

✍️ کیوان دارابخانی

درگیری‌های اخیر میان ایران و رژیم صهیونسیتی، به‌ویژه پس از موج حملات هدفمند متقابل، نشان‌دهنده گذار منطقه به مرحله‌ای نوین از تعارضات ژئوپلیتیکی است که فراتر از دو بازیگر اصلی، اثرات دامنه‌داری بر ساختار امنیتی و اقتصادی کشورهای همسایه دارد. این تحولات، نه صرفاً منازعات نظامی، بلکه مؤلفه‌هایی از یک دگرگونی راهبردی در نظم منطقه‌ای را آشکار می‌سازد که در آن، قدرت بازدارندگی، تاب‌آوری زیرساختی، و استقلال حکمرانی انرژی بازیگران ثالث نیز به چالش کشیده می‌شود.

 

نخستین نشانه این بازآرایی، در حوزه انرژی نمایان شده است. تصمیم رژیم صهیونسیتی مبنی بر توقف صادرات گاز به مصر در پی تشدید درگیری‌ها، تنها یک کنش تکنیکی در میدان انرژی نیست، بلکه به‌مثابه یک شتاب‌دهنده به بحران ساختاری در اقتصاد شکننده مصر عمل کرده است. قطعی برق، کاهش روشنایی عمومی، تعطیلی صنایع انرژی‌بر مانند تولید کودهای شیمیایی، و ممنوعیت تبلیغات دیجیتال شبانه، همه گواهی است بر ورود قاهره به وضعیت اضطراری اقتصادی در نتیجه یک جنگ نیابتی.

 

این روند، الگوی جدیدی از تأثیرگذاری جنگ بر دولت‌های ثانویه را ترسیم می‌کند؛ الگویی که در آن، دولت‌های حاشیه‌نشین، به‌جای حاشیه امن، به نقاط فشار غیرمستقیم تبدیل می‌شوند. کشورهای عربی که به دلایل ژئوپلیتیکی در میانه‌ی مناسبات ایران و رژیم صهیونسیتی قرار گرفته‌اند، در معرض شوک‌های ترکیبی قرار دارند: از اخلال در تأمین انرژی گرفته تا تضعیف مشروعیت حکمرانی در برابر افکار عمومی بحران‌زده.

 

در چنین شرایطی، فشار فزاینده‌ای بر ساختارهای امنیتی و اطلاعاتی این کشورها وارد خواهد شد تا ضمن حفظ ثبات درونی، نقش خود را در پازل امنیت منطقه‌ای بازتعریف کنند. کشورهای خلیج فارس، به‌ویژه عربستان و امارات، ضمن رصد تحولات، در پی حفظ توازن ظریف میان ملاحظات امنیتی، روابط تجاری، و حفظ کانال‌های میانجی‌گرایانه خواهند بود. در عین حال، ظرفیت این کشورها برای جذب شوک‌های اقتصادی یا امنیتی نیز در آزمونی جدی قرار گرفته است.

 

در یک چشم‌انداز راهبردی، تداوم یا گسترش این تقابل می‌تواند به بازترسیم خطوط اتحاد و خصومت در منطقه بینجامد. با پیچیده‌تر شدن شرایط، نقش کشورهای واسطه‌گر مانند قطر، عمان، و حتی ترکیه پررنگ‌تر خواهد شد. افزون بر این، بازیگران فرامنطقه‌ای همچون چین و روسیه نیز با انگیزه حفظ ثبات در شریان‌های انرژی جهانی، ممکن است در آینده‌ای نزدیک در ترتیبات جدید مداخله‌گرانه ظاهر شوند.

 

در نهایت، آنچه امروز شاهد آنیم، تنها تبادل آتش نیست؛ بلکه تقابل راهبردی دو نظم امنیتی است که ارتعاشات آن، ساختار اقتصادی و سیاسی پیرامونی را نیز درگیر کرده و معادله‌ای چندوجهی از بحران، بازدارندگی، و بازآرایی قدرت را شکل داده است؛ معادله‌ای که بازیگران منفعل را به بازیگران بالقوه بدل می‌سازد، خواه با اراده، خواه ناگزیر از اقتضا.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.