
تبعیت از قانون و عدالت توزیعی؛ پایههای توسعه اجتماعی پایدار
در جهانی که پیچیدگی روابط اجتماعی و گسترش قدرتهای نهادی، نیاز به نظم و ثبات را بیش از پیش نمایان ساخته است، تمکین آگاهانه و ارادی به قانون، نه صرفاً یک الزام مدنی، بلکه رکن رکین مشروعیتبخشی به ساختار حکومت و زمینهساز تحقق عدالت اجتماعی و توسعه پایدار است. آنگاه که شهروندان قانون را نه بهمثابه ابزار اجبار، بلکه تجلی اراده عمومی و حافظ منافع همگانی بدانند، جامعه از درون استحکام مییابد و مسیر پیشرفت از بستر تعارض به مدار همکاری و اعتماد عمومی منتقل میشود. این نوشتار در پی آن است تا با اتکا بر نظریههای حقوق عمومی، فلسفه سیاسی، و رهنمودهای دینی، رابطه بنیادین میان تبعیت از قانون و تعالی اجتماعی را با نگاهی علمی و نقادانه تحلیل کند.