هوشیاری در برابر توطئهی دوقطبیسازی جامعه ایران

یکی از راهبردهای محوری در جنگ ترکیبی علیه جمهوری اسلامی ایران، ایجاد گسلهای اجتماعی و تعمیق شکافهای داخلی از طریق القای دوقطبیهای کاذب است. این راهبرد، که با بهرهگیری از عملیات شناختی و ابزارهای رسانهای پیگیری میشود، درصدد است تا انسجام ملی را دچار فرسایش تدریجی کرده و مؤلفههای قدرت نرم کشور را تضعیف کند. دوقطبیسازی جامعه از طریق برجستهسازی تضادهای مصنوعی و مهندسی افکار عمومی، بستری برای تضعیف اعتماد عمومی و افزایش واگرایی اجتماعی ایجاد میکند.
دوقطبیسازی یک فرآیند طراحیشده در جنگ شناختی است که با هدف شکلدهی به ادراک عمومی، ایجاد گفتمانهای واگرایانه و هدایت نارضایتیهای اجتماعی در راستای منافع معارضین دنبال میشود. این پدیده، با تقسیم جامعه به دو گروه متخاصم، موجب افزایش شکافهای هویتی و کاهش ظرفیتهای گفتوگو و مفاهمهی اجتماعی میشود. دشمنان جمهوری اسلامی ایران از طریق القای دوگانههای ساختگی، تلاش دارند تا اولویتهای اصلی کشور را به حاشیه برانند و افکار عمومی را از مسائل کلان و راهبردی منحرف کنند. هدف نهایی این راهبرد، تضعیف همبستگی اجتماعی، کاهش سرمایهی اجتماعی نظام و ایجاد اختلال در فرآیند حکمرانی است.
در این چارچوب، مهمترین محورهای دوقطبیسازی در ایران شامل القای تضاد میان مردم و حاکمیت، ایجاد واگرایی میان نیروهای انقلابی، تشدید شکافهای طبقاتی، تقویت دوگانههای هویتی و برجستهسازی گسلهای قومیتی و مذهبی است. دشمنان، با بهرهگیری از ابزارهای رسانهای و شبکههای اجتماعی، سعی در تحریف واقعیات، ایجاد نارضایتی القایی و تحریک احساسات عمومی دارند. این فرآیند، که عمدتاً از طریق پروپاگاندای رسانهای و تکنیکهای عملیات روانی اجرا میشود، منجر به کاهش همگرایی اجتماعی و افزایش آسیبپذیریهای داخلی میشود.
مقابله با این راهبرد نیازمند رویکردی چندلایه، مبتنی بر مدیریت افکار عمومی، تقویت روایتهای وحدتبخش و ارتقای سواد رسانهای جامعه است. افزایش سطح آگاهی عمومی نسبت به تکنیکهای جنگ شناختی، ایجاد مصونیت در برابر القائات رسانهای، جلوگیری از افتادن در دام دوگانههای ساختگی و اتخاذ رویکردهای هوشمندانه در مدیریت فضای مجازی، از الزامات مقابله با این تهدید است. علاوه بر این، سیاستگذاران و نخبگان رسانهای باید از بازتولید گفتمانهای واگرایانه پرهیز کرده و با تقویت مؤلفههای هویت ملی، زمینههای انسجام اجتماعی را مستحکم کنند. در این مسیر، اتخاذ سیاستهای عادلانه در حوزهی توزیع منابع، افزایش کارآمدی نظام حکمرانی و پاسخگویی به مطالبات واقعی مردم، نقش تعیینکنندهای در کاهش زمینههای بهرهبرداری دشمن از شکافهای داخلی خواهد داشت.
دشمنان انقلاب اسلامی، با بهرهگیری از تکنیکهای پیشرفتهی جنگ شناختی، به دنبال مهندسی نارضایتی اجتماعی، تشدید تضادهای داخلی و مدیریت آشوبهای کنترلشده هستند. مقابله با این راهبرد مستلزم افزایش ضریب هوشیاری عمومی، ارتقای قدرت تحلیل افکار عمومی و اتخاذ تدابیر راهبردی در حوزهی مدیریت بحرانهای شناختی است. در این مسیر، نقش نهادهای فرهنگی، رسانهای و امنیتی در تبیین واقعیتها و خنثیسازی عملیات روانی دشمن، از اهمیت بالایی برخوردار است. هوشیاری در برابر این توطئهی پیچیده و اتخاذ رویکردهای هوشمندانه در مواجهه با آن، تضمینکنندهی ثبات، امنیت و اقتدار ملی خواهد بود.
کیوان دارابخانی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰