کلیشه‌زدایی؛ آسیب‌شناسی جریان‌های سطحی‌نگر و پیامدهای آن بر ساختار معرفتی و گفتمانی

کلیشه‌زدایی؛ آسیب‌شناسی جریان‌های سطحی‌نگر و پیامدهای آن بر ساختار معرفتی و گفتمانی

در عصر زوال پرسشگری و سیطره فرم‌های تکراری بر فضای تحلیل، گفتمان سیاسی بیش از هر زمان دیگری گرفتار سطح‌نگری و کلیشه‌سازی شده است؛ وضعیتی که نه‌تنها عقلانیت نقادانه را به حاشیه رانده، بلکه بنیان‌های معرفتی سیاست‌ورزی را در تاریکی بازتولیدهای بی‌ریشه فروبرده است. در چنین منظری، آسیب‌شناسی جریان‌های مدعی تحلیل، ضرورتی حیاتی برای بازسازی چرخه فهم، تولید معنا و احیای قدرت تفکر در فرآیند تصمیم‌سازی به شمار می‌آید.

ایستاده بر زمینِ خود؛ نه در انتظار لبخندِ دیگری

ایستاده بر زمینِ خود؛ نه در انتظار لبخندِ دیگری

در روزگاری که میدان سیاست جهانی آکنده از بازی‌های ادراکی و مانورهای تاکتیکی است، عقلانیت ملی ایجاب می‌کند که مسیر حرکت بر پایه‌ توان داخلی، محاسبه‌ سرد و دوری از شرطی‌سازی افکار عمومی ترسیم شود. نه افراط در امیدواری، نه غرق شدن در بدبینی؛ بلکه ایستادن بر زمین واقعیت و اعتماد به ظرفیت‌های خود، کلید عبور از پیچ‌های پرپیچ‌و‌خم دیپلماسی است. آن‌جا که لبخند دیگران تفسیرهای چندگانه دارد، باید بر توان خویش تکیه زد.