شب قدر؛ نقطه عطف در نظام هستیشناختی و ساحت معرفت انسانی

شب قدر، نقطه تلاقی اراده الهی و امکان دگرگونی سرنوشت انسانی است. در ساحت قدسی این شب، حقیقتی متعالی جریان دارد که از ادراک حسی فراتر میرود و هستی را در مواجههای تازه با مشیت مطلق خداوند قرار میدهد. لَیلَهُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ، نه صرفاً گزارهای عددی، بلکه بیانی وجودشناختی از برتری کیفیت بر کمیت، عمق بر سطح و باطن بر ظاهر است. در این شب، زمان، دیگر مقیاسی خطی ندارد؛ بلکه درهمتنیدگی گذشته، حال و آینده در مشیت الهی تجلی مییابد.
در نظام حکمت متعالیه، شب قدر لحظهای است که ساحت جبروتی تقدیر با ساحت ناسوتی اراده انسان گره میخورد. انسان نه اسیر جبر است و نه رها در اختیار مطلق، بلکه در تقاطع بین قضا و مشیت قرار دارد. همانگونه که ملاصدرا میگوید: «تقدیر الهی، تجلی علمی اوست در عالم امکان، و انسان در پرتوی معرفت و سیر انفسی میتواند مسیر خویش را در این علم الهی رقم زند.» این معنا، مبنای نظریه «حرکت جوهری» است؛ جایی که انسان، نه موجودی ثابت، بلکه پویشی مدام در مسیر کمال است و شب قدر، شتابگاه این تحول وجودی است.
اندیشیدن در حکمت الهی و فلسفه وجودی در این شبها، کلید ادراک حقیقت شب قدر است. این تفکر، صرفاً یک تأمل انتزاعی نیست، بلکه سفری از سطح به عمق و از کثرت به وحدت است. در اندیشه اسلامی، معرفت حقیقی، نه در تجزیهگرایی صرف، بلکه در ادراک نظاممند حکمت الهی نهفته است. ابنسینا در «الاشارات و التنبیهات» تصریح میکند که تفکر در شب قدر، به دلیل ارتباط مستقیم آن با عقل فعال و فیض قدسی، میتواند دریچهای برای شهود حقایق عالم باشد. این شب، فرصتی است تا انسان، در نسبت خود با خدا، با هستی و با خویشتن، تأملی نو داشته باشد و در پرتو آن، به بصیرتی ژرفتر نسبت به سرنوشت خویش و جهان پیرامونش دست یابد.
در عرفان اسلامی، شب قدر به مثابه لحظه انکشاف حقیقت و رفع حجاب از جان آدمی تلقی میشود. این شب، شبِ بازگشت است؛ اما بازگشتی که نه بازگشت به نقطه آغاز، بلکه بازگشتی دیالکتیکی است—حرکتی مارپیچی به سوی حقیقتی والاتر. در این شب، فرد با تجدید میثاق با هستی، بار دیگر در مقام خلیفهاللهی خویش بازشناخته میشود. چنانکه ابنعربی میگوید: «قدر، حقیقتی است که در آن، عبد، به میزان ادراک خود از رب، خود را میشناسد.»
اما این شب، تنها بستری برای تضرع فردی نیست؛ بلکه محکی است برای درک مسئولیت اجتماعی و سیاسی. رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «شب قدر، شب بصیرت است؛ شب درک جایگاه خویش در منظومه حق و باطل.» این شب، فرصتی برای بازتعریف نسبت خود با جامعه، با آرمانهای الهی و با حقیقت وجودی است. همانگونه که قرآن در این شب نازل شد تا بشر را از ظلمات جهل برهاند، شب قدر نیز میتواند نقطه عطفی در مسیر هدایت و آگاهی باشد.
در این شب، آمرزش نه به معنای زدودن گناه، بلکه به معنای تصفیهای معرفتی است. گناه، نه صرفاً فعل ناصواب، بلکه حجابی است که انسان را از درک حقیقت بازمیدارد. در این معنا، طلب مغفرت، نه صرفاً استغفار لفظی، بلکه فرآیندی وجودی است که در آن، فرد، با زدودن زنگارهای غفلت، حقیقت را چنان که هست، بازمیشناسد. پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «هرکه در شب قدر برای دیگری طلب مغفرت کند، خداوند او را در زمره مغفورین قرار خواهد داد.» این حدیث، نشان از آن دارد که در این شب، فردیت در ذیل کلیت امت تعریف میشود و رهایی، امری جمعی است.
و اما جوهره شب قدر، قدرشناسی است. نه صرفاً قدردانی از مواهب مادی، بلکه درک ژرفِ ارزش فرصتها، روابط، ایمان، امنیت، خرد و حتی دردها و رنجها که خود، نردبان تعالیاند. بسیاری، نعمتهایی را که دارند، تنها زمانی درمییابند که از کف میدهند، اما شب قدر، فرصتی است برای درک آنها پیش از آنکه از دست بروند.
این شب، شب تصمیم است؛ تصمیم برای دگرگونی، برای عبور از سطح به عمق، برای حرکت از جهل به معرفت، برای یافتن راهی در ظلمت. شب قدر، شبی است که در آن، انسان اگر خود را بیابد، جهان را خواهد یافت.
کیوان دارابخانی
برچسب ها :اندیشیدن ، رخداد زمانی ، شب قدر ، فلسفه ، کیوان دارابخانی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰