جهاد تبیین؛ سنگر دفاع از حقیقت در برابر جنگ رسانه‌ای دشمن

در سپهر سیاسی و اجتماعی جهان معاصر، جنگ روایت‌ها به یکی از مؤلفه‌های اصلی نبرد قدرت‌ها تبدیل شده است. در این میدان، رسانه‌ها نه‌تنها ابزار اطلاع‌رسانی بلکه به‌مثابه سلاح‌های راهبردی در مهندسی افکار عمومی عمل می‌کنند. دشمن با بهره‌گیری از این ابزار، ذهن ملت‌ها را هدف قرار داده و از طریق راهبردهای پیچیده رسانه‌ای، تلاش می‌کند بنیان‌های هویتی، اعتقادی و اجتماعی جوامع را متزلزل سازد. در چنین شرایطی، مفهوم «جهاد تبیین» نه یک رویکرد انتخابی، بلکه یک ضرورت راهبردی برای صیانت از استقلال فکری، هویت فرهنگی و انسجام اجتماعی محسوب می‌شود.

تحریف واقعیت، القای تردید و مدیریت شکاف‌های اجتماعی، سه ضلع مثلث جنگ شناختی دشمن علیه ملت‌هاست. از طریق این فرآیند، دشمن تلاش می‌کند با ایجاد روایت‌های جعلی، اعتماد عمومی را تخریب کرده و تصویر نظام حاکم را در ذهن جامعه دچار اعوجاج کند. در این میان، رسانه‌های جبهه انقلاب وظیفه دارند نه‌تنها به‌عنوان سپر دفاعی در برابر این هجمه‌ها عمل کنند، بلکه با تولید محتوای فعال و روشمند، روایت‌سازی مستقل و جهت‌دهی افکار عمومی، ابتکار عمل را در میدان جنگ نرم به دست گیرند.

در عصر سلطه اَبَررسانه‌ها، وابستگی به جریان‌های خبری غربی و بازنشر منفعلانه اخبار آنان، به‌مثابه تسلیم شدن در برابر نقشه دشمن است. رسانه‌های متعهد باید به‌جای دنباله‌روی از خطوط ترسیم‌شده توسط بنگاه‌های رسانه‌ای معاند، با تولید روایت‌های بدیل و مبتنی بر واقعیت، چارچوب‌های تحلیلی مستقل را شکل داده و افکار عمومی را از سلطه روایت‌های تحریف‌شده رهایی بخشند. در این مسیر، برخورداری از سواد رسانه‌ای عمیق، درک دقیق از الگوهای عملیات روانی دشمن و بهره‌گیری از زبان مؤثر و جذاب برای انتقال پیام، از الزامات اساسی است.

یکی از مؤلفه‌های کلیدی در راهبرد جنگ شناختی دشمن، القای ناامیدی به‌عنوان مقدمه‌ای برای بی‌اعتمادی و انفعال اجتماعی است. رسانه‌های انقلابی باید با اتخاذ راهبرد امیدآفرینی، نه از طریق نادیده گرفتن چالش‌ها بلکه با ارائه تصویری واقع‌بینانه و درعین‌حال مبتنی بر ظرفیت‌های بالفعل و بالقوه کشور، سد راه این عملیات روانی شوند. امیدآفرینی، برخلاف تصور ساده‌انگارانه، نه یک مقوله احساسی، بلکه یک ابزار راهبردی در مواجهه با جنگ شناختی است که می‌تواند سرمایه اجتماعی را احیا و مسیر حرکت یک ملت را در برابر تهاجم روانی دشمن مقاوم سازد.

در چنین فضایی، هنر به‌عنوان یکی از قدرتمندترین ابزارهای انتقال معنا و اثرگذاری بر افکار عمومی، نقشی بی‌بدیل در فرآیند جهاد تبیین ایفا می‌کند. سینما، مستند، ادبیات و فضای مجازی، جبهه‌هایی هستند که باید با برنامه‌ریزی دقیق و سرمایه‌گذاری هدفمند، به عرصه نبرد روایی بدل شوند. تصویرسازی هوشمندانه از مفاهیم و ارزش‌های اصیل، تولید آثار هنری با استانداردهای کیفی بالا و بهره‌گیری از زبان هنر برای انتقال پیام‌های عمیق، می‌تواند معادلات جنگ شناختی را به نفع جبهه حقیقت تغییر دهد.

در نهایت، پیروزی در این نبرد به میزان توانمندی در شکل‌دهی به گفتمان غالب بستگی دارد. رسانه‌های انقلابی نباید صرفاً در مقام پاسخ‌گویی منفعلانه ظاهر شوند، بلکه باید با روایت‌سازی مستقل، ابتکار عمل را به دست گیرند. جهاد تبیین، نه‌تنها وظیفه‌ای رسانه‌ای، بلکه یک راهبرد کلان در صیانت از استقلال فکری، هویت ملی و انسجام اجتماعی است. در این مسیر، آگاهی، بصیرت و تعهد رسانه‌ای، ابزارهای اصلی برای خنثی‌سازی ترفندهای دشمن و پاسداری از حقیقت در برابر امواج گسترده تحریف و تردیدافکنی خواهد بود.

کیوان دارابخانی فعال رسانه ای